بدرالدین ابراهیم
بَدرُالدّین اِبراهیم (یا ابراهیمی)، نویسندۀ فرهنگ زفان گویا و جهان پویا که آن را در اواخر سدۀ8ق/ 14م و اوایل سدۀ 9ق/ 15م در هند نگاشته است.
دربارۀ زندگی و آثار این نویسنده اطلاع چندانی در دست نیست (ایرانیکا، III/ 381). فقط میدانیم که او خود را در مقدمۀ فرهنگنامه، «بدر ابراهیم» مینامد (ص144). از این کتاب اطلاعی در دست نبود تا آنکه بایفسکی در 1964م در جریان برگذاری چهارمین کنفرانس علمی زبانشناسی ایرانی در شهر تاشکند به نسخهای از این کتاب در کتابخانۀ دانشگاه دولتی این شهر دست یافت. نسخه بینام و در پایان آن این عبارت به چشم میخورد: «تمام شد کتاب فرهنگنامۀ زفان گویا و جهان پویا بیستویکم ماه جمادیالثانی سنۀ123 به خط بندۀ حقیر بیبضاعت عرب نسفی من موضع خطاری» (ﻧﻜ : ص111 نسخۀ خطی). مقصود از سال 123 بیگمان سال 1123ق است و بایفسکی نیز براساس نوع خط این نسخۀ تاریخ کتابت آن را تأیید کرده است (ﻧﻜ : ص 20-21, 24-25؛ نیز 54-55).
این فرهنگنامه پس از تألیف فرهنگ فخر قواس (701ق/ 1302م)، در هندوستان تألیف شده است. دلیل آن، استفادۀ مؤلف از این فرهنگ در کار تألیف فرهنگنامۀ خود است. نذیر احمد هم بر این اساس که فرهنگ زفان گویا یکی از منابع فارسی دستور الافاضل است، سال تألیف آن را پیش از836ق/ 1433م میداند (بایفسکی، 18-20؛ نیز 55-56؛ سپاس، 85؛ فرمند، 56). برخلاف شیوۀ نگارش در آن روزگار، فرهنگ زفان گویا به پارسی روان و ساده و رسا نوشته شده، و این نشانۀ توانایی مؤلف آن است که ظاهراً از استادان ادب بوده است. وی در فرهنگنویسی شیوهای خاص برگزیده، واژهها را گروهبندی کرده، و هر گروه را در بخشی جداگانه آورده است. فرهنگ زفان گویا با داشتن 170‘5 واژه، یکی از نخستین فرهنگنامههای مفصل بهشمار میآید. این فرهنگ در شمار نخستین فرهنگهای چندزبانۀ الفبایی است که نویسنده آن را به 7 بخش و هر بخش را به چندین «گونه» و هرگونه را به چند «بهر» تقسیم کرد، و به همین سبب، به فرهنگ هفت بخشی نیز شهرت یافته است (یایفسکی، 55-59؛ فرمند، سپاس، نیز ایرانیکا، همانجاها؛ قس: بدرالدین، 145-146).
مؤلف فرهنگ زفان گویا علاوه بر فرهنگ فخر قواس، از فرهنگهای کهن دیگری مثل لغت قرس اسدی طوسی (پیش از 822ق/ 1419م) و فرهنگ فردوسی (پیش از 822ق/ 1419م) نیز استفاده کرده است (ایرانیکا، همانجا). این فرهنگنامه همچنین منبعی معتبر در تألیف فرهنگهای بعدی بوده، چنانکه یکی از 44 فرهنگ مورد استفادۀ انجو شیرازی در فرهنگ جهانگیری است (ﻧﻜ : 6/ 1). همچنین در تألیف فرهنگهایی چون فرهنگ ابراهیمی (878ق/ 1473م)، تحفة السعادة از مولانا محمود بن شیخ ضیاءالدین (916 ق/ 1510 م)، مؤید الفضلا از شیخ محمدزاده (925ق/ 1519م)، مدارالافاضل (1001ق/ 1593م) و مجمعالفرس سروری (1008ق/ 1600م)، فرهنگ زفان گویا مأخذی مهم بهشمار میرود (ایرانیکا، فرمند، همانجاها؛ نقوی، 65-66؛ دبیرسیاقی، مقدمه...، 3).
بایفسکی فرهنگ زفان گویا و جهان پویا را براساس دو نسخۀ خطی، یکی نسخۀ تاشکند و دیگری نسخۀ موجود در کتابخانۀ پتنۀ هند آماده کرده، و در 1353ش/ 1974م در مسکو به چاپ رسانده است. در سوی راست کتاب، عکس نسخۀ خطی (در 54 برگ) و در سوی چپ کتاب پیش گفتاری مفصل از وی به زبان روسی به چاپ رسیده است. مقدمه با نمونههای فارسی همراه است. بایفسکی در مقدمۀ خود علاوه بر بررسی نسخۀ خطی و شمار بخشها و گونههای آن، دربارۀ تاریخ فرهنگنویسی فارسی نیز سخته گفته، و فرهنگ زفان گویا را با دیگر فرهنگها مقایسه کرده است (ﻧﻜ : 15 ff؛ سپاس، 87؛ دبیرسیاقی، فرهنگها...، 56). وی در مقالۀ خود در ایرانیکا از دو نسخۀ خطی دیگر از این اثر نام میبرد: نخست نسخۀ موجود در کتابخانۀ مجلس سنا (ﺷﻤ 527) با عنوان فرهنگ پنج بخشی که در 998ق/ 1590م کتاب شده؛ دوم نسخۀ خطی موجود در کتابخانۀ سلطنتی برلین (پرچ، ﺷﻤ 74) که تاریخ نگارش آن 921ق/ 1515م است. هر دو نسخه بدون نام مؤلف است (ﻧﻜ : ایرانیکا، همانجا؛ دانش پژوه، 1/ 325).
مآخذ
بایفسکی، س. ا.، «نسخۀ خطی منحصر به فرد لغتنامۀ تفسیری فارسی فرهنگ زفان گویا و جهان پویا»، پیام نوین، تهران، 1344ش، ﺷﻤ 9؛ بدرالدین ابراهیم، فرهنگ زفان گویا و جهان پویا، به کوشش س.ا. بایفسکی، مسکو، 1974م؛ همو، همان، تصویر نسخۀ خطی، همراه همان چ؛ دانشپژوه، محمدتقی و بهاءالدین انواری، فهرست کتابهای خطی کتابخانۀ مجلس سنا ، تهران، 1359ش؛ دبیرسیاقی، محمد، فرهنگهای فارسی و فرهنگ گونهها، تهران، 1368ش؛ همو، مقدمه بر ج 1 مجمعالفرس، تهران، 1338ش؛ سپاس، ض.، «فرهنگ ایرانی در شوروی: فرهنگ نامۀ زفان گویا و جهان پویا»، پیام نوین، تهران، 1354ش؛ ﺷﻤ 3؛ فرمند، حسین، مقدمه بر لغتنامۀ تحفةالاحباب حافظ اوبهی، کابل، 1367ش؛ فرهنگ جهانگیری، حسین بن حسن انجو شیرازی،به کوشش رحیم عفیفی، مشهد، 1351ش؛ نقوی، شهریار، فرهنگنویسی فارسی در هند و پاکستان، تهران، 1341ش؛ نیز: